معنی ثنا خوان
فرهنگ عمید
مدح، ستایش،
دعا،
درود،
[قدیمی] سپاس،
* ثنا خواندن: (مصدر متعدی) [قدیمی] مدح خواندن، مدح کردن، ستایش کردن،
* ثنا کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] مدح کردن، ستایش کردن،
* ثنا گستردن: (مصدر متعدی) [قدیمی، مجاز]
مدح گفتن، ستایش کردن،
مدح و ثنای کسی را در نزد دیگران گفتن،
* ثنا گفتن: (مصدر متعدی) [قدیمی] مدح گفتن، ستایش کردن،
فارسی به انگلیسی
Praise
نام های ایرانی
دخترانه، ستایش، دعا، شکر، سپاس
فرهنگ معین
آفرین، تحسین، مدح، ستایش، سپاس، شکر، دعا. [خوانش: (ثَ) [ع. ثناء] (اِ.)]
مترادف و متضاد زبان فارسی
تحسین، تمجید، حمد، سپاس، ستایش، مدح، مدیح، مدیحه، منقبت، تحیت، درود، سپاس، شکر، دعا، ذکر، ذکرجمیل، ذکرخیر،
(متضاد) قدح، هجا، هجو
لغت نامه دهخدا
معادل ابجد
1208